در حاشیه بودن معارف دینی در نظام آموزشی نشانه سکولار بودن نظام آموزشی و همچنین معارف دینی موجود در نظام آموزشی است.
🔹سکولاریسم به معنای اصالت داشتن دنیا در زندگیی بشری است حال این دنیا می تواند طبیعت و ماده دنیا باشد یا می تواند اهل دنیا و مردم دنیا باشد. به عبارت بهتر سکولاریسم یعنی اصالت دنیای مادی و عرف بشری در برابر دین به معنای تام شامل شریعت و آخرت و عالم غیب. سکولاریسم به معنای نفی مطلق دین نیست بلکه به معنای اصالت نداشتن و محور نبودن دین است. سکولاریسم دین را نفی نکرده و از بین نمی برد بلکه به آن را به حاشیه رانده و دنیا را محوریت می بخشد.
🔹با این تعریف از سکولاریسم آیا نظام آموزشی ما سکولار نیست؟ آیا دین در بطن نظام آموزشی ما جای داشته و محوریت دارد؟ بی شک پاسخ منفی است و سکولار بودن نظام آموزشی ما مبرهن و آشکار است.
🔹تبیین دقیق ابعاد گوناگون سکولاریسم در نظام آموزشی مجال بسیار می طلبد اما برخی نشانه ها می توانند ما را به این واقعیت تلخ رهنمون گردند. یکی از این نشانه های آشکار ، برتری ارزشی علوم مدرن بر علوم و معارف دینی است.
در نظام آموزشی ما ریاضیات و علوم تجربی در قالبهای مختلف ریاضیات عمومی، هندسه، فیزیک، شیمی، زیست شناسی و غیره ارزشمند تر از قرآن و معارف دینی هستند و این دقیقا همان سکولاریسم است یعنی به حاشیه رفتن دین در برابر علوم دنیوی .
🔹این امر فارغ از ماهیت علوم مدرن و نسبت آن با دین صحت دارد یعنی حتی اگر علوم مدرن همچون علوم تجربی و ریاضیات را ضد دینی ندانیم باز هم نباید این علوم دنیوی سبب به حاشیه رفتن قرآن و معارف اصیل دینی شوند. اگر قرار است این علوم در خدمت دین و جامعه دینی باشند نباید با ورود خود به صحنه علوم و معارف بشری از ارزش معارف اصیل دینی بکاهد در حالی که اکنون اینگونه است و این یعنی همان سکولاریسمی که آرام آرام دین را به حاشیه رانده و خاصیت تمدن سازی و حیات بخشی را از آن سلب کرده و علوم مد نظر خود را مرکزیت و محوریت می بخشد.
🔹همچنین باید توجه داشت که قرآن و علوم دینی در نظام آموزشی ما سکولار محض اند برای همین است که از دل این معارف، حیات طیبه و تمدن اسلامی بیرون نمی آید. اگر نظام آموزشی ما سکولار نبود و معارف دینی محوریت داشتند ارزش دروس قرآن و معارف دینی لااقل باید برابر با ریاضیات و علوم تجربی باشد.
🔹نظام آموزشی سکولار آن بخشی از معارف دین را می پذیرد که به اصالت علوم خود لطمه ای نزند. آن چه که از معارف دینی در نظام آموزشی ما وجود دارد سکولار محض است و به همین دلیل است که از دل این معارف نه علوم انسانی اسلامی بیرون می آید نه تمدن اسلامی و نه الگوی پیشرفت اسلامی. تا نظام آموزشی ما سرشار از علوم سکولار است نباید انتظار تمدن و حیات اسلامی حقیقی داشت.
🔹آنهایی که تصور می کنند معارف دینی موجود در نظام آموزشی کفایت می کند و محتوایی جز این معارف دینی نمی توان در نظام آموزشی گنجاند خود گرفتار سکولاریسم علمی و معرفتی هستند هر چند ادعای دین داری کنند. دینی که تمدن ساز و حیات بخش نباشد از لحاظ علمی سکولار است یعنی به صورت طبیعی به حاشیه علم و تمدن مدرن خواهد رفت و در بطن و مرکز تمدن بشری نخواهد بود.
🔹این سکولاریسم در وهله اول در محتوای این نظام آموزشی وجود دارد و ساختارهای این نظام آموزشی متناسب با این محتوا بوجود آمده اند لذا اگر به دنبال تحول نظام آموزشی هستیم در گام اول باید محتوای دینی و غیر سکولار را تدریجا به آن تزریق کرد تا ساختارها هم متناسب با آن تغییر پیدا کنند.